اگر شما هم از شمار جمعیت کتابخوان کشور محسوب می‌شوید، احتمالاً در سالیان اخیر با پدیده‌ای به اسم “کافه کتاب” آشنایی دارید و می‌دانید که کافه کتاب‌ها مراکز فرهنگی هستند که از اوایل دهه هشتاد در ایران بوجود آمدند تا علاقه‌مندان مقولات فرهنگی در فضایی عاری از ضوابط کتابخانه‌ها و به دور از سر و صدای حاکم بر محیط کافی‌شاپ‌ها، تازه‌های نشر را ورق بزنند، احیاناً فنجانی چای یا قهوه بنوشند و در عین حال از فضای فرهنگی که در محیط کافه وجود دارد برای تبادل نظر در خصوص مسائل فرهنگی و اجتماعی استفاده کنند. 

این مکان‌ها یک محل عالی برای ترویج فرهنگ است. کافه کتاب نوعی کافه با محیطی انبان‌شده از کتاب است که در آن افراد می‌توانند کتاب بخوانند و وقت خود را در کافه بسیار با ارزشمندتر سپری کنند. محیطی فرهنگی و آرام برای گذراندن اوقات فراغت ضمن اینکه می‌توانند خوراکی و نوشیدنی سفارش دهند و گفتگو کنند. 

وقتی می‌گوییم «کافه کتاب» باید توجه داشت کلمه‌ی اول “کافه” است و کتاب دارد به آن اضافه می‌شود. شاید بتوان کارکرد کافه را در دو جزء “ایجاد تعاملات” و “برخوردهای نزدیک انسانی دوستانه‌ی انتخاب شده” و همچنین “ایجاد فضایی برای آرامش فردی” خلاصه کرد. در شرایطی که آمارها نشان می‌دهد مطالعه در ایران حال و روز خوبی ندارد، ایده ایجاد کافه کتاب بر مبنای نیازهای فرهنگی موجود در جامعه شکل گرفت تا خلاء‌های ناشی از نبود فضای گفت وگو از میان برود. 

رستوران و کافه کتاب کارخانه نوآوری صدرا متشکل از فضای رو باز و رو بسته برای ارائه سرویس به اعضا کارخانه و مهمانان با امکانات مورد نیاز جهت فضای کتابخانه‌ای می‌باشد که فضای خوبی برای استراحت، گفت‌وگوهای غیر رسمی، دوستانه و زمینه‌ساز تعریف همکاری بین کسب‌و‌کارها را فراهم می‌آورد. در نهایت این فضا باعث ایجاد جنبه‌های روانشناسی و تقویت بعد اجتماعی در کارخانه نوآوری صدرا می‌شود.